با شاهكارهای ادبی جهان بیشتر آشنا شوید
به گزارش جاوید شو ادبیات کلاسیک جهان یکی از غنی ترین گنجینه هایی است که در دسترس علاقمندانش قرار دارد. داستان هایی که در زمان های دور خلق شدند و خیلی از داستان های امروزی به نحوی از آنها وام گرفته اند.
به گزارش جاوید شو به نقل از مهر، در این مطلب چهار شاهکار ادبی را به شما معرفی می نماییم که هر یک از آنها درخشش بسیاری داشته اند و اقتباس های سینمایی زیبایی هم از روی آنها تولید شده است؛ اما خواندن کتاب کجا و دیدن یک اقتباس کجا.
۱. ربکا
به تصویر کشیدن یک شاهکار عاشقانه با مایه های معما و رگه های جنایی کار آسانی نیست؛ اما دافنه دوموریه، نویسنده کتاب جذاب و هیجان انگیز ربکا نشان داد که در این کار یک استاد تمام است و گواه این ادعا همین بس که این کتاب در زمره شاهکارهای ادبی جهان قرار دارد و به جز آلفرد هیچکاک، کارگردان معروف و خبره که فیلمی را با اقتباس از داستان ربکا ساخت، در سال ۲۰۲۰ هم از روی این کتاب، فیلم دیگری ساخته شد. این داستان هنوز هم بسیار گیرا و خیره کننده است.
داستان ربکا با روایت دختری شروع می شود که خدمتکار زنی ثروتمند است و برای تعطیلات با او به سفر آمده. در طول این سفر این دختر در هتل با مردی بسیار متمول به نام آقای دوینتر آشنا می شود. این آشنایی منجر به رشد علاقه ای دو طرفه بین دختر و آقای دوینتر می شود. در نهایت آقای دوینتر از دختر خواستگاری کرده و با او ازدواج می کند. آنها جهت زندگی به عمارت آقای دوینتر می روند و اینجاست که روند داستان عوض می شود. آقای دوینتر سابق بر این همسری به نام «ربکا» داشته که از دنیا رفته اما به طرز عجیبی رد پاهای وی در خانه پیدا می شود و حضور او قابل احساس است. به حدی که دختر جوان داستان کم کم خویش را شیفته شخصیت ربکا پیدا می کند و تلاش می کند شبیه او شود؛ اما این کار عواقب شدیدی به دنبال دارد که هیجان را در شما به اوج خواهد رساند. پیشنهاد می کنیم خواندن رمان عاشقانه و معمایی ربکا، این شاهکار دافنه دوموریه را به هیچ وجه از دست ندهید. خرید این اثر یکی از بهترین خریدهای فرهنگی شما خواهد بود.
۲. بر باد رفته
کمتر کسی است که فیلم زیبای «بر باد رفته» را ندیده باشد؛ اما خیلی ها هستند که به دیدن فیلم اکتفا کرده و سراغ خواندن کتابی که فیلم بر مبنای آن نوشته شده است، نرفته اند؛ کتابی بسیار جذاب و سرگرم کننده که جزئیات بسیار بیشتری نسبت به فیلم در اختیار خواننده می گذارد و می تواند دنیایی بمراتب سرگرم کننده تر برای او بسازد.
بر باد رفته، نوشته مارگارت میچل، داستان دختری به نام اسکارلت اوهارا است که در مزرعه پدری اش به نام تارا زندگی می کند. اسکارلت چیزی در زندگی اش کم ندارد، او زیبا، جسور و ثروتمند است و پدر و مادری دارد که او را دوست دارند؛ اما دریافته که دل در گرو مردی بسته که گویی به او توجهی چنان که باید نشان نمی دهد. نام این مرد جوان اشلی ویلکز است؛ یک جوان آرام و سر به زیر که خلقیات او به هیچ وجه شبیه به اسکارلت به نظر نمی رسد؛ اما اسکارلت مصر است که عشقش را به اشلی اعتراف کند و مانع نامزدی او با دختر خاله اش، ملانی همیلتون شود. این چالش تنها قدم اول از ماجرایی بسیار بزرگ است که در یک روز تابستانی آغاز می شود و به شکل یک مثلث عاشقانه زیبا جلو خواهد رفت. اگر هنوز هم بر باد رفته را نخوانده اید، ابتدا خودتان را به خواندن این اثر میهمان کنید و بعد سراغ خواندن کتاب «اسکارلت» بروید که به شکلی دنباله این کتاب شمرده می شود.
۳. دزیره
وقتی صحبت از ناپلئون بناپارت می شود، واژه هایی مثل جنگ، امپراتوری، فرانسه و قدرت به همراه این نام به کار می روند؛ اما چیزی که کمتر کسی به آن فکر می کند این است که ناپلئون یک داستان عاشقانه عجیب را از سر گذرانده که سال ها پس از مرگ او و معشوقش توسط آن ماری سلینکو به رشته تحریر درآمده است. آن ماری سلینکو، نویسنده کتاب معروف دزیره یک روزنامه نگار و نویسنده موفق بود که بر حسب اتفاق در سوئد با نوادگان دزیره، معشوقه ناپلئون هم کلام شد و داستان عاشقانه او را از زبان آنها شنید. همین روایت کافی بود تا ذهن خلاق آن ماری سلینکو سوژه کتاب جدیدش را به دست آورد و یکی از شاهکارهای ادبیات جهان را به شکل رمان عاشقانه دزیره بنویسد.
جریان دزیره و ناپلئون با نامزدی برادر ناپلئون با خواهر دزیره آغاز می شود. در آن زمان ناپلئون جوانی است با آرزوهای بزرگ که هیچ شباهتی به تصویری که از ناپلئون قدرت طلب می شناسیم، ندارد. او و دزیره به هم علاقمند شده و با هم نامزد می کنند، یک نامزدی عاشقانه که کمی بعد توسط ناپلئون به هم می خورد؛ چون او می خواهد با زن دیگری ازدواج کند و شروع تغییر شخصیت او به سمت ناپلئون بناپارت از این قسمت به وضوح دیده می شود. دزیره که بسیار غمگین شده پس از مدتی با ژنرال ژان باتیست برنادوت ازدواج می کند، ازدواجی که مقرر است او را در مسیری عجیب قرار دهد و اتفاق های جالبی را برای او ناپلئون رقم بزند.
۴. عشق در زمان وبا
گابریل گارسیا مارکز معمولاً با نام دو کتاب «صد سال تنهایی» و «عشق در زمان وبا» شناخته می شود و عشق در زمان وبا شاهکار عاشقانه او محسوب می شود. عشق در زمان وبا داستان پسری فقیر به نام فلورنتینو است که دلش را به دختری ثروتمند به نام فرمینا می دهد. عشق او به حدی بزرگ است که خواب و خوراک را از او می گیرد تا اینکه پس از کوشش های بسیار می تواند نامه ای بنویسد و در این نامه عشقش را به فرمینا اعتراف کند. فرمینا هم از این عشق آگاه شده و عاشق فلورنتینو شده است. این دو تصمیم دارند با هم ازدواج کنند که پدر فرمینا از این قضیه آگاه شده و مانع این عشق می شود؛ تا حدی که دخترش را به شهر دیگری می برد. فلورنتینو هم قسم می خورد پای عشقش به فرمینا بماند؛ اما سرنوشت خواب دیگری برای این دو دیده است.
عشق در زمان وبا یک روایت طولانی از عمر فرمینا و فلورنتینو است که از نوجوانی شان آغاز می شود و در میانسالی هم آنها را دنبال می کند؛ روایتی از عشقی عجیب که علیرغم مشکلات بسیار تلاش در زنده ماندن دارد.
این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.
منبع: javidsho.ir
این پست جاوید شو را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب