مروری بر نتایج یك پژوهش؛
زنان شاغل شادترند یا زنان خانه دار؟
پژوهشگران با بررسی میزان شادکامی و رضایت از زندگی بیشتر از ۷۰۰ زن شاغل و خانه دار دریافتند به صورت کل زنان از شادکامی و رضایت از زندگی متوسطی برخوردار می باشند و در این حوزه بین زنان شاغل و خانه دار تفاوتی وجود ندارد. عواملی مانند تأهل، تحصیلات و داشتن تفریح و مسافرت بر شادکامی و رضایت از زندگی زنان اثرگذار می باشد.
به گزارش جاوید شو به نقل از ایسنا، شادکامی به این معناست که فرد چقدر زندگی خویش را دوست دارد و رضایت از زندگی شامل ارزیابی شناختی افراد از وضع زندگی، رفاه و احساس شادی در زندگی روزمره است.
شادکامی زنان تأثیر مهمی بر سلامت کودکان، خانواده، جامعه و محیط زیست دارد. زنان علاوه بر اینکه حدود نیمی از جمعیت را می سازند، بخش مهمی از جمعیت فعال اقتصادی اند و می توانند سهم بسزایی در توسعه اقتصادی اجتماعی ایفا کنند. زنان ستون ایجاد مهر و شادی و محبت در خانواده هستند، بنابراین در صورت ارتقای سطح شادکامی زنان، میتوان این انتظار را داشت که سطح شادمانی خانواده هم افزایش یابد.
پژوهشگران معتقدند زنان اغلب بر مبنای شرایط اقتصادی، اجتماعی و برای در اختیار داشتن منابع مالی و مادی، خانه داری یا اشتغال خارج از منزل را انتخاب می کنند.
به نظر می رسد زنان هنگامی که شاغل هستند، به علت اینکه به استقلال مالی می رسند، آرامش خاطر بیشتری دارند و همین آرامش خاطر تأثیر به سزایی بر روابط آنها می گذارد و سبب به وجود آمدن رضایت زناشویی می شود. همینطور اشتغال زن به کارهای اقتصادی تنها به علل مادی و کمک در تأمین معاش و بهبود وضعیت مالی خانواده مهم نیست؛ بلکه این امر از نظر عاطفی و اجتماعی و به خاطر آن که به زن احساس سازندگی و خلاقیت می دهد اهمیت دارد. از طرفی دیگر؛ عده ای بر این باورند که اشتغال زنان، به علت مضاعف کردن وظایف زنان و ایجاد خستگی به دلیل عدم رعایت تقسیم کار در انجام وظایف سنتی، منجر به ضعف یا از بین رفتن سلامت روانی و جسمانی زنان می شود.
با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی کرمان با انجام یک مطالعه میزان شادکامی و رضایت از زندگی در زنان شاغل و خانه دار را بررسی کردند.
این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۶ در شهر کرمان و بر روی زنان ۱۸ سال و بالاتر در دو گروه زنان شاغل و خانه دار انجام شد و طی آن ۷۲۰ نفر از زنان شاغل و خانه دار مورد بررسی قرار گرفتند.
برای انتخاب این افراد، ابتدا زنان شاغل به چهار گروه شغلی تقسیم شدند: گروه شغلی کارمندی مانند معلم و اساتید دانشگاه، کارمند بانک و...، گروه شغلی بیمارستانی مانند پرستار، بهیار، ماما، پزشک و...، گروه شغلی مدیریتی مانند مدیر مدرسه، مدیر مهد کودک ها، سرپرستار و...، گروه شغلی غیر دولتی مانند مغازه دار، خیاط، آشپز، راننده تاکسی، آرایشگر و... از هر گروه به صورت مساوی ۹۰ نفر انتخاب گردید و زنان خانه دار هم بعنوان گروه مقایسه در نظر گرفته شدند.
در این پژوهش برای سنجش میزان شادکامی و میزان رضایت از زندگی و جمع آوری اطلاعات شرکت کنندگان پرسشنامه های استاندارد استفاده شد.
نتایج این مطالعه نشان داد میانگین کل شادکامی و رضایت از زندگی زنان به ترتیب ۴۲.۶ و ۲۳.۵ است و کمی بیشتر از نیمی از افراد شادکامی خویش را در حد «نه زیاد، نه کم» گزارش کردند.
طبق این بررسی، شادکامی و رضایت از زندگی زنان در حد متوسط قرار دارد که این یافته ها با نتایج سایر مطالعات انجام شده در ایران هم خوانی دارد.
همچنین یافته های این پژوهش حاکی از این است که زنان شاغل و خانه دار از نظر میزان شادکامی و رضایت از زندگی تفاوت معناداری ندارند.
پژوهشگران این مطالعه می گویند: شاید توجیه این یافته آن است که گرچه کار کردن زنان می تواند مزایایی مانند پیدا کردن حمایت اجتماعی، عزت نفس و عدم وابستگی برای آنها داشته باشد؛ اما اشتغال، فشارها و تنش های خاص خویش را به همراه دارد که زنان خانه دار این فشارهای شغلی را ندارند. بنابراین میزان شادکامی و رضایت از زندگی دو گروه تقریباً مشابه است.
نتایج به دست آمده از این تحقیق و وجود تناقضات در پژوهش های دیگر، می تواند به علت تفاوت های جمعیتی و فرهنگی نمونه های مورد بررسی باشد؛ اما نکته حائز اهمیت نقش درآمد حاصل از اشتغال و نحوه آن است که نشان داده است برای زنان شاغل، داشتن درآمد و استقلال مالی از یک سو و توان مدیریت کارهای خانه از طرفی، (خصوصاً برای افرادی که شغل پاره وقت دارند) رضایت بیشتری بوجود می آورد. بنابراین پیشنهاد می شود در طراحی مطالعات آینده تأثیر مسائل فرهنگی بخصوص نابرابری جنسیتی در سطح شادکامی زنان بررسی شود.
یافته های این مطالعه نشان داد که افراد متاهل نسبت به افراد مطلقه یا بیوه و یا افرادی که اصلا ازدواج نکرده اند، از سطح شادکامی و رضایت از زندگی بیشتری برخوردار می باشند. بنابراین پژوهشگران این تحقیق پیشنهاد می کنند سیاست گذاران با ایجاد راهکارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، زمینه ازدواج آسان را برای جوانان فراهم نمایند تا سبب افزایش سطح شادکامی جامعه شوند. همینطور سیاست هایی در جهت حمایت اجتماعی از زنان مطلقه و بیوه اتخاذ شود تا سطح رفاه این قشر از جامعه هم ارتقا یابد.
در این تحقیق همینطور مشخص شد که بین سطح تحصیلات و میزان شادکامی و رضایت از زندگی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
به علاوه نتایج نشان داد که پرداختن به فعالیتهای اوقات فراغت به صورت تفریح با خانواده و دوستان و رفتن به مسافرت، نسبت به استراحت در منزل، مطالعه و شرکت در مجالس مذهبی با سطح بالاتری از شادکامی و رضایت از زندگی ارتباط دارد.
در این مطالعه مشخص شد که فراوانی تفریح و مسافرت در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه دار است.
با توجه به نتایج این مطالعه یکی از مهم ترین راهکارهای افزایش سطح شادکامی در جامعه زنان ایرانی، توجه به مقوله اوقات فراغت این قشر است و نهادها و ارگان هایی که در این حوزه مسئولیت دارند باید مبادرت به طراحی و اجرای برنامه هایی برای پر کردن اوقات فراغت زنان بخصوص ایجاد امکان و تسهیل گردشگری و مسافرت کنند.
به گفته پژوهشگران این مطالعه؛ اشتغال یا خانه دار بودن زنان، تاثیری بر شادکامی و رضایت از زندگی آنان ندارد. اشتغال سبب خودشکوفایی، توانمندسازی، افزایش اعتماد به نفس و افزایش ارتباطات می شود و زنان را از محیط یکنواخت خانه دور می کند ولی متقابلاً تعدد و فشار نقش و تضاد ناشی از آن در زنان شاغل، سبب کاهش شادکامی و رضایت از زندگی آنها می شود.
در انجام این تحقیق فاطمه تقدیری، علی اکبر حقدوست، محسن مومنی و مقدمه میرزایی؛ پژوهشگران پژوهشکده آینده پژوهی در سلامت دانشگاه علوم پزشکی کرمان مشارکت داشتند.
یافته های این مطالعه زمستان سال ۱۳۹۹ به صورت مقاله علمی با عنوان «کدام یک شادترند، زنان شاغل یا خانه دار؟» در مجله تخصصی اپیدمیولوژی ایران انتشار یافته است.
منبع: جاوید شو
این پست جاوید شو را پسندیدید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب